اولین روز دبستان باز گرد ،شادی آن روزهایم باز گرد، باز گرد ای خاطرات کودکی، بر سواراسب های چوبکی، درسهای سال اول ساده بود، آب را بابا به سارا داده بود، روز مهمانی کوکب خانم است ،سفره پر از بوی نان گندم است ،با وجود سوز و سرمای شدید، ریز علی پیراهن از تن می درید، تا درون نیمکت جا می شدیم، ما پر از تصمیم کبری می شدیم، گرمیدستانمان از آه بود، برگ دفترها به رنگ کاه بود، همکلاسیهای من یادم کنید، باز هم درکوچه فریادم کنید، کاش هرگز زنگ تفریحی نبود، جمع بودن بود و تفریقی نبود، یاد آن آموزگار ساده پوش، یاد آن گچها که بود، روی دوش ای دبستانی ترین احساس من، بازگرد این مشقها را خط بزن.
تمام خاطرات ما تو این بود
روباه و زاغ
سیب سینی
بابا آب داد
داس،نخ،موش
مردم میهن ما
کوکب خانم
حسنک کجایی؟؟؟؟
بخور تا توانی به بازوی خویش
روباه و خروس
تصمیم کبری
مرغابی ها و لاک پشت
گربه رفت بالای درخت
به کلاس دوم خوش آمدید
اوّلین روز دبستان
و اما دبستانی های امروز
گاو ما ما می کرد
گوسفند بع بع می کرد
سگ واق واق می کرد
و همه با هم فریاد می زدند حسنک کجایی
شب شده بود اما حسنک به خانه نیامده بود. حسنک مدت های زیادی است که به خانه نمی آید. او به شهر رفته و در آنجا شلوار جین و تی شرت های تنگ به تن می کند. او هر روز صبح به جای غذا دادن به حیوانات جلوی آینه به موهای خود ژل می زند.
موهای حسنک دیگر مثل پشم گوسفند نیست چون او به موهای خود ژل می زند.
دیروز که حسنک با کبری چت می کرد . کبری گفت تصمیم بزرگی گرفته است.کبری تصمیم داشت حسنک را رها کند و دیگر با او چت نکند چون او با پتروس چت می کرد. پتروس همیشه پای کامپیوترش نشسته بود و چت می کرد. پتروس دید که سد سوراخ شده اما انگشت او درد می کرد چون زیاد چت کرده بود. او نمی دانست که سد تا چند لحظه ی دیگر می شکند. پتروس در حال چت کردن غرق شد.
برای مراسم دفن او کبری تصمیم گرفت با قطار به آن سرزمین برود اما کوه روی ریل ریزش کرده بود . ریزعلی دید که کوه ریزش کرده اما حوصله نداشت . ریزعلی سردش بود و دلش نمی خواست لباسش را در آورد . ریزعلی چراغ قوه داشت اما حوصله درد سر نداشت. قطار به سنگ ها برخورد کرد و منفجر شد . کبری و مسافران قطار مردند.
اما ریزعلی بدون توجه به خانه رفت. خانه مثل همیشه سوت و کور بود . الان چند سالی است که کوکب خانم همسر ریزعلی مهمان ناخوانده ندارد او حتی مهمان خوانده هم ندارد. او حوصله ی مهمان ندارد. او پول ندارد تا شکم مهمان ها را سیر کند.
او در خانه تخم مرغ و پنیر دارد اما گوشت ندارد
او کلاس بالایی دارد او فامیل های پولدار دارد.
او آخرین بار که گوشت قرمز خرید چوپان دروغ گو به او گوشت خر فروخت . اما او از چوپان دروغگو گله ندارد چون دنیای ما خیلی چوپان دروغگو دارد به همین دلیل است که دیگر در کتاب های دبستان آن داستان های قشنگ وجود ندارد.
سلام.یادبادقصه ترس ازمدیرمدرسه وامیدبه نیومدن اوسرکلاس وفرستادن یکی از بچه هابرای اوردن چوب برای کتک زدن بچه هابدلیل ایکه تنهاسررمیشون فوتبال بود.
سلام وحید جان
ممنون از بازدید شما.
منتظر نظرات بعدی شما هم هستم.
سلام به شماکه اینقدرذوق داریدهرجندکه بادیدن این تصاویرترس دوره دبستان بهم یاداورشده ولی واقعا قشنگ بود خسته نباشید
ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام
بهت تبریک میگم.واقعا"زحمت کشیدی.دستت درد نکنه ،من که خیلی خیلی لذت بردم.قربونت برم.مرا یاد دورانی انداختی که حسرتش به دلم مونده.
ای کاش همه تصاویر وکتب ابتدایی قدیمی رواینجوری می دیدم.
وب بسیار جالبی داری واقعا دمت گرم مارابه زمان کودکی بر گردانی چه خوب بود
سلام به برادران بسیجیم. نظام سالهاست میلیاردها دلار خرج فتنه و شورش در بحرین، سعودی ، یمن، افغانستان و غیره میکند. این همه خرج نه تنها دولت آنها را عوض نکرد بلکه ملت خودمان را به فلاکت انداخت. بخاطر این بدبختیها، نظام مجبور شده با کشورهای دیگر کنار بیاید. چیزی که مشخص است این است که این دنیا نه کاملا شیعه، نه کاملا سنی و نه کاملا و تماماً مسیحی یا غیره خواهد شد. با وعده دادن به آمدن امام زمان دیگر مردم را نمیشود خر کرد. همچنین قران مجید میفرماید، لکم دینکم ولی یدین.
سلام به برادران بسیجیم. نظام سالهاست میلیاردها دلار خرج فتنه و شورش در بحرین، سعودی ، یمن، افغانستان و غیره میکند. این همه خرج نه تنها دولت آنها را عوض نکرد بلکه ملت خودمان را به فلاکت انداخت. بخاطر این بدبختیها، نظام مجبور شده با کشورهای دیگر کنار بیاید. چیزی که مشخص است این است که این دنیا نه کاملا شیعه، نه کاملا سنی و نه کاملا و تماماً مسیحی یا غیره خواهد شد. با وعده دادن به آمدن امام زمان دیگر مردم را نمیشود خر کرد. همچنین قران مجید میفرماید، لکم دینکم ولی یدین.
سلام دوستان عزیزم خوبید من 19سال دارم وقتی اومدم این عکس هارادیدم اشک توچشمام جمع شد وای خدای من خاطرات کودکی پرازمعصومیت برادرعزیزم ازت ممنونم ایناراگذاشتی.من ابوبکرهستم ازکردستان ازشهرسنندج وقتی تشریف اوردی سنندج درخدمتیم ای برادر عزیزراسی ممنونم از bafshanaz ghali
سلام، بهترین عیدی امسال دستور مقام معظم رهبری مبنی بر امضای توافق نهایی است. سال یکهزار و سیصد و توافق مبارک.
سلام، چه کسی مسول عدم امضای توافق نهایی خواهد بود؟ رهبر؟ روحانی؟ دلواپسان؟ همه ما؟
کاااااش میتونستم اون کتابها رو پیدا کنم دوباره از اول بخونم واقعا عالییی بود دلم تنگه برای اون روزادوس دارم دوباره اون روزا رو ببینم دلم روز ای کودکیم رو میخواد.کاش هیچ وقت تموم نمیشد
عالی بود خسته نباشید
بسیار زیبا. خسته نباشید میگم بهتون